درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • ردیاب ماشین
  • جلوپنجره اریو
  • اریو زوتی z300
  • جلو پنجره ایکس 60

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پیامبر و آدرس پیامبراسلام.LXB. ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 4
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

>

<-PollName->

<-PollItems->

پیامبروحضرت علی
ویژگی های پیامبروعلی(ع)




 

حضرت امير المومنين و جنگ جمل

.در جنگ جمل طلحه و زبير به همراه عايشه همسر پيامبر به دليل ناکام ماندن از حکومت و رياست به مبارزه بر عليه علي (ع) برخاستند.عايشه به عنوان زن پيامبر در ميان مردم نفوذ داشت . و بنا به نص قرآن کسي اجازه نداشت پس از رحلت پيامبر با همسر او ازدواج کند. به همين دليل تاريخ نويسان اعتقاد دارند ، اگر عايشه در خانه مي ماند، فتنه هاي طلحه و زبير به ثمر نمي رسيد و پس از رحلت پيامبر نخستين جنگ ميان مسلمانان شعله ور نمي شد.
زبير با ياد آوري سخن پيامبر در مورد در گيري و جنگ او با علي پس از رحلت رسول خدا و با ياد آوري اين خاطره استغفار کرد و از جنگ کناره گرفت ولي در راه بازگشت ، توسط فردي به قتل رسيد . طلحه نيز در اين جنگ کشته شد و لشکر دشمن به سختي شکست خورد
حضرت در اين باره مي فرمايد:
" آنها آتش جنگي را بر افروختند که به زيانشان بود و شعله هاي آن پيش از هر چيز ديگر دامنگير خودشان شد و داغ حسرت بر دالهاشان نشاند. شکست و تلفات سنگين آنان چيزي نبود که خواسته من باشد... من شتاب نکردم و بي مقدمه بر آنها يورش نبردم. بلکه تا آنجا که ممکن بود کار را به تاخير انداختم. اما افسوس که آنها جز جنگ هواي ديگري در سر نداشتند. بناچار با ايشان جنگيدم و خداوند آنچنان که خود مي خواست کار من و آنان را پايان داد و آنچه بر ما رفت ، او شاهد و گواه است. ( خصال ص 430- بحار ج 32 ص 105)

حضرت امير المومنين و جنگ صفين

در جنگ صفين دو طرز تفکر در مقابل هم قرار گرفت . تفکري بر اساس حق و عدالت و انديشه اي بر پايه خود کامگي و استبداد که هدفش جلوگيري از تکوين يک حکومت عادلانه بود.معاويه در راس اين انديشه خود کامانه قرار داشت . او که همواره سوداي حکومت بر شام و پهنه جهان اسلام را در سر مي پرورانيد، علاوه بر اينکه در برابر حضرت علي (ع) تسليم نشد ، بلکه حکومت وي را به رسميت نشناخت و بسياري از افراد ساده لوح را فريب داد. حضرت علي (ع) براي جلوگيري از فتنه و آشوب معاويه و حاميانش ، دست به مبارزه اي پي گير زدند. اين مبارزه سرانجام به صورت جنگ صفين بروز يافت.
در اوايل جنگ ،لشکريان معاويه آب فرات را به روي سپاهيان علي (ع) بستند تا حضرت و يارانش را در تنگنا قرار دهند ولي با خطبه زيبا و قاطع حضرت ياران امام بر رود فرات غلبه يافتند ولي امام اجازه داد که لشکريان معاويه نيز از آن استفاده کنند.
در اين جنگ که بيش از يک سال ادامه داشت ، سپاهيان حضرت علي (ع) نيروهاي معاويه را شجاعانه به عقب راندند و در چند قدمي پيروزي لشکريان معاويه به حيله عمرو عاص قرآنها را بر سر نيزه کردند و مردم را دعوت به آتش بس نمودند.
حضرت علي (ع) با بصيرت و بينش ژرف خود تسليم اين فرياد فريبگرانه نشد، اما کوته بيني و کوته انديشي گروهي از لشکريانش که عمق حقايق را درک نمي کردند، آن حضرت را وادار کرد تا حکميت – داوري را بين خود و معاويه به پذيرد و صلح را برقرار سازد.
از عواقب اين جنگ ، شورش خوارج بود. يعني کساني که با تمسک به ظاهر دين و آيات قرآن ، اساس دين را به خطر انداختند. آنها به ظاهر احکام و مقررات دين پايبند بودند اما بينش درستي از حقايق و معارف اسلام نداشتند و افرادي خشن و متعصب بودند.

امير المومنين و جنگ نهروان

حرکتهاي کورکورانه خوارج ، جنگ نهروان را پديد آورد و کساني که ديروز ياور علي (ع) در جنگهاي جمل و صفين بودند، اينک در برابر او قرار گرفتند.
تاريخ پر ماجراي خوارج هشداري به نسلهاي ديگر است ، از اينرو که ايمان و عبادت خود را با آگاهي و بصيرت توام سازند که اين دو در منطق دين لازم و ملزوم يکديگرند.خوارج دينداراني بودند که ميدان را براي دشمنان و منافقان باز کردند.
در جنگ نهروان تنها ده نفر از خوارج باقي ماندند که گريختند ، يکي از ياران حضرت علي (ع) گفت: ياعلي ، مثل اينکه از شر خوارج آسوده شديم و آنها نابود شدند. حضرت به او اين نکته را ياد آور شد که هيچگاه زمين از لوث وجود آنها پاک نخواهد شد.به همين خاطر انسانها خود بايد مسير حق و حقيقت را بيابند و به مبارزه با منحرفين بپردازند
.



شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 15:47 ::  نويسنده : محمدامین قاسمی

پیامبراسلام درروز18ذ.حجه برای پیامبروحی رسیدکه اگرحضرت علی راجانشین خودنکنی پیامبری ات کامل نیست.حضرت محمدبین مسلمانان زیادی گفت من کنت مولافهذاعلی مولابسیاری از مردم بااوبیعت کردندوحضرت محمداورابه جانشینی خودانتخاب کرد.

 



جمعه 3 آذر 1391برچسب:, :: 7:32 ::  نويسنده : محمدامین قاسمی

معجزات پيامبر اسلام



هر پیامبری با معجزه نبوت و پیامبری خود را اثبات نموده است، خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، و در جاهای مختلف برای اثبات نبوت خود و اتمام حجت با مردمان معجزه ای آورده است؛ که بزرگترین و ماندگارترین آنها قرآن کریم است که در طول زمان حجتی بر پیامبری او بوده است!

به طور کلی معجزاتی که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) ظاهر شد در چند مرحله ظاهر شده است:

نخست معجزاتی است که در بدو تولد ایشان رخ داد مانند فرو ریختن ایوان مدائن و تخت کسری و...
بخش دوم معجزاتی است که در هنگام کودکی تا زمان نبوت از آن حضرت ثبت شده است:
بخش سوم : معجزاتی است که از ابتدای بعثت تا پایان عمر شریف آن حضرت (صلّی الله علیه و آله) رخ داد
بخش چهارم : معجزاتی که بعد از وفات آن حضرت تجلی نمود.
که تعداد این معجزات را ۴۴۴۰ مورد عنوان کرده اند که به طور کلی در سه نوع معجزه می توان به آن اشاره کرد!

معجزات نوع اول

مـعـجـزاتـى اسـت كـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان و غیر ذلك

معجزات نوع دوم

معجزاتى است كه از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام كردن سـنـگ و درخـت بـر آن حـضـرت و حـركـت كـردن درخـت بـه امـر آن حـضـرت و تـسـبـیـح سـنـگـریـزه در دسـت آن حـضـرت و حـنـیـن جذع و شـمـشـیـر شـدن چـوب بـراى عـُكـّاشـه در بـَدْر و براى عـبـداللّه بـن جـَحـْش در اُحـُد و شـمـشـیـر شـدن بـرگ نـخـل بـراى ابـودُجـانـه بـه مـعـجزه آن حضرت و فرو رفتن دستهاى اسب سـُراقـه بـر زمـیـن در وقـتـى كـه بـه دنـبـال آن حـضـرت رفـت در اوّل هجرت و غیر ذلك

معجرات نوع سوم

مـعجزات آن حضرت است در زنده كردن مردگان و شفاى بیماران و معجزاتى كه از اعضاى شریفه آن حضرت به ظهور آمده مانند خوب شدن درد چشم امیرالمؤ منین علیه السـّلام بـه بـركـت آب دهـان مـبـارك آن حـضرت كه بر آن مالیده و زنده كردن آهوئى كه گوشت آن را میل فرموده و زنده كردن بزغاله مرد انصارى را كه آن حضرت را میهمان كرده بـود بـه آن و
حضرت محمد (ص)

تـكـلّم فـاطـمـه بـنت اَسَد ـ رضى اللّه عنهما ـ با آن حضرت در قبر و زنده كـردن آن حـضرت آن جوان انصارى را كه مادر كور پیرى داشت و شفا یافتن زخم سلمة بن الا كوع كه در خیبر یافته بود به بركت آن حضرت و ملتئم و خوب شدن دست بریده معاذ بن عفرا و پاى محمّد بن مسلمة و پاى عبداللّه عتیك و چشم قتاده كه از حدقه بیرون آمده بود به بركت آن حضرت و سیر كردن آن حضرت چندین هزار كس را از چند دانه خرما و سیراب كردن جماعتى را با اسبان و شترانشان از آبى كه از بین انگشتان مباركش جوشید الى غیر ذلك.(1)

شق القمر

در روایات مختلفى که در تواریخ شیعه و اهل سنت ازابن عباس و انس بن مالک و دیگران نقل شده عموما گفته‏اند:

این معجزه بنا بدرخواست جمعى از سران قریش و مشرکان مانندابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد،بدین‏ترتیب که آنها در یکى از شبها که تمامى ماه در آسمان بود بنزدرسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آمده و گفتند:اگر در ادعاى نبوت خود راستگو وصادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود!رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)

بدانها گفت:اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟

گفتند: آرى، و آنحضرت از خداى خود درخواست این معجزه راکرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد بطورى که کوه‏ حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به هم‏چسبید و همانند اول گردید،و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) دوبار فرمود: "اشهدوا،اشهدوا"یعنى گواه باشید و بنگرید!

مشرکین که این منظره را دیدند بجاى آنکه به آنحضرت‏ایمان آورند گفتند!"سحرنا محمد"محمد ما را جادو کرد،و یاآنکه گفتند:"سحر القمر،سحر القمر"ماه را جادو کرد!

برخى از آنها گفتند:اگر شما را جادو کرده مردم شهرهاى‏دیگر را که جادو نکرده!از آنها بپرسید،و چون از مسافران‏و مردم شهرهاى دیگر پرسیدند آنها نیز مشاهدات خود را در دو نیم‏شدن ماه بیان داشتند (3) .

و در پاره‏اى از روایات آمده که این ماجرا دو بار اتفاق افتادولى برخى از شارحین حدیث گفته‏اند:منظور از دو بار همان دوقسمت‏شدن ماه است نه اینکه این جریان دو بار اتفاق افتاده‏باشد. (4) و البته مجموع روایاتى که درباره این معجزه وارد شده حدود بیست روایت میشود که در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت‏مانند بحار الانوار و سیرة النبویة ابن کثیر و در المنثور سیوطى ودیگران نقل شده. 

 



شنبه 27 آبان 1391برچسب:, :: 16:40 ::  نويسنده : محمدامین قاسمی

 

 
  
شخصیت انسانها، آنها را از یکدیگر متمایز می سازد و موجبات برتری آنها را فراهم می سازد . در میان جوامع بشری ،هر گاه فردی دارای ویژگیهای شخصیتی افزون تری نسبت به سایرین بوده است ، چهره ای والاتر یافته و در میان جامعه خویش نقش روشنتری یافته است ،چنان که رهبران و مصلحان اجتماعی را از این دید باید نگریست و برای همین وجود اینان درخششی خاص داشته است . از سوی دیگر هر چه صفات و ویژگیهای هر فردی عالیتر و متکاملتر باشند ،آن فرد از اهمیت بیشتری برخوردار است و از جهت مکان وزمان برتری می بخشد . در واقع او را از محدودۀ محیط زندگی ، شهر ،منطقه ،ملّت وامت خود خارج ساخته و به شخصیتی ملّی و جهانی مبدل می سازد . و گاه تکامل انسانی تا حد رسیدن به انسانی کامل چنان است که وجود وی را بسان خورشید می نماید،آن گاه است که او جاودانه شده در همیشه تاریخ می درخشد و جمع بشر از سرچشمه معرفت وی معنای زندگی و سعادت را می یابند . وجود مقدس پیامبر اسلام (ص)این گونه بوده است . او مظهر انسانی کامل بود که در خود عالیترین صفات انسانی را جای داده و انها را در صحنۀ زندگی تجسم می بخشد . وی در حلم وسخا ، جود وکرم ، شجاعت،گذشت و بزرگواری،شرم وعفت ،حسن معاشرت ، حسن عهد وپیمان ، تواضع وفروتنی ،محبت ومهربانی ،امانت وراستگویی ،وقار و متانت ،نظافت وپاکیزگی،زهد وعبادت وبسیاری حسنات دیگر شهره بود وهمتا نداشت.
چنانکه در قرآن مجیددر آیۀ(٤)سورۀ مبارکۀقلم؛زیباییهای وجودش این چنین ترسیم شده است :
«اِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عظیمِ»؛« وتوراست خلقی عظیم »
و این خلق عظیم ،همان سر چشمه اخلاق حمیده وآداب زیبای زندگی است که حسن اخلاق نامیده می شود.از این رو وجود مقدس پیامبر (ص) منبعی غنی وسر شار برای شناخت است ،الگوو نمونه ای است که باید از او الهام گرفت وبا بهره گیری از مکارم اخلاقی،آداب نیکو وصفات والای پیامبر اسلام به زندگی معنا بخشید وحیات طیبه را تجربه کرد.
 منبع سیمای محمد(ص) در آیینه تاریخ نوشته عبدالرحیم شهسواری
 


سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, :: 17:53 ::  نويسنده : محمدامین قاسمی

صفحه قبل 1 صفحه بعد